آگاهی و ترازهای آن
در این مقاله به یکی از مقوله های مهم در تصمیم گیری خواهیم پرداخت. مقوله ای که زیر بنای هر نوع تصمیم گیری را می سازد: آگاهی.
تعاریف گوناگونی از آگاهی شده است که هر یک در حوزه ای خاص و با هدفی خاص بوده اند. در اینجا تعریف میچیو کاکو، فیزیکدان امریکایی را نقل می کنم:
“آگاهی عبارت است از فرآیند آفریدن مدلی از جهان با استفاده از حلقه های بازخوردی چندگانه برحسب پارامترهای گوناگون (نظیر فضا، زمان، ارتباطات، دما و غیره) برای رسیدن به هدفی مشخص“
موجودات زنده مدلی از جهان می آفرینند که عمدتا در ارتباط با خودشان و فضا می باشد. در حالیکه انسان مدلی از جهان می سازد که در آن زمان نقش برجسته ای را دارد و این مدل می تواند در زمان به جلو و عقب حرکت نماید.
از این منظر می توان برای آگاهی ترازهایی را تعریف نمود. در این تعریف برای هر حلقه بازخوردی یک یکای آگاهی در نظر گرفته می شود. لذا می توان برحسب تعداد و پیچیدگی حلقه های بازخوردی به کار رفته در ساخت مدل جهان، به رده بندی عددی آگاهی پرداخت.
1- آگاهی تراز صفر: در این حالت ارگانیزم ایستاست و یا تحرک اندکی دارد. این ارگانیزم با استفاده از حلقه های بازخوردی بر اساس یک یا دو پارامتر (مثلا دما) مدلی از جهان می سازد (مثلا ترموستات).
ترموستات آگاهی تراز صفر و یکای یک دارد (از یک حلقه بازخوردی استفاده می کند) که آنرا به صورت 0:1 نمایش می دهیم. باکتری یا یک گل، بسته به تعداد حلقه های بازخوردی شان می توانند تراز صفر ولی با درجات بالاتر داشته باشند.
یک گل با 10 حلقه بازخوردی (دما، رطوبت، آفتاب، گرانش، …) دارای تراز آگاهی صفر و یکای 10 می باشد 0:10.
آگاهی تراز صفر فاقد ساختار مغزی می باشد.
2- آگاهی تراز یک: ارگانیزم های متحرک و دارای سازگان عصبی، در تراز یک قرار می گیرند. به عنوان نمونه، خزندگان در تراز یک قرار می گیرند. در این حالت تعداد حلقه های بازخوردی آنقدر زیاد است که برای مدیریت آنها نیاز به یک ساختار عصبی است.
مغز یک خزنده دارای یکصد و اندی حلقه بازخوردی است (حس بویایی، تعادل، لامسه، شنوایی، بینایی، فشار خون و غیره). مجموعه این حلقه های بازخوردی مدلی از جهان را برای خزنده ایجاد می کنند.
3- آگاهی تراز دو:
در این سطح از آگاهی، ارگانیزم ها نه تنها مدلی از موقعیت خود در فضا را می سازند بلکه موقعیت نسبت به سایرین هم در این مدل دیده می شوند. جانوران اجتماعی و دارای عواطف در این تراز آگاهی قرار می گیرند.
تعداد حلقه های بازخوردی برای آگاهی تراز 2 به صورت تصاعدی افزایش پیدا می کند. لذا مدیریت این حلقه ها مستلزم توسعه مغزی می باشد. هیپوکامپ (حافظه بلند مدت)، آمیگدالا (عواطف)، تالاموس (اطلاعات حسی) بخش های توسعه یافته برای تراز 2 آگاهی هستند.
برای رده بندی آگاهی تراز 2 می توان به عواملی همچون تعداد جانوران در گله، تعداد شیوه های بر هم کنش عاطفی با همدیگر، شناسایی رقبا و دوستان، پیوند با سایرین، علایق دو سویه، همیاری ها، درک مقام و موقعیت اجتماعی، احترام به بالادست ها، نشان دادن قدرت، بالا رفتن از نردبان اجتماعی و غیره اشاره نمود.
4- آگاهی تراز سه: در آگاهی تراز سه مدلی از جهان ساخته شده و سپس با یک پیش بینی اولیه، به شبیه سازی آن در آینده پرداخته می شود. درک مفهوم فردا بین آدمیان یگانه است. آگاهی آدمی شکل خاصی از آگاهی است که مدلی از جهان می آفریند و سپس با ارزیابی گذشته برای شبیه سازی آینده، آنرا در زمان شبیه سازی می کند. این کار نیازمند برقراری و ارزیابی حلقه های بازخوردی متعدد برای تصمیم گیری به منظور رسیدن به یک هدف مشخص است.
طبیعتا این امر مستلزم داشتن یک مغز بسیار متفاوت و توسعه یافته است.
می توان موارد فوق را در جدول ذیل خلاصه نمود.
تراز | گونه | پارامتر | ساختار مغز |
0 | گیاهان | دما، آفتاب | ندارد |
1 | خزندگان | فضا | پایه مغز |
2 | پستانداران | روابط اجتماعی | سازندگان کناره ای |
3 | انسان | زمان (آینده) | پوسته جلو پیشانی |